خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

خاطرات زندگی یک نویسنده

🍃 نه تو می مانی،
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...🍃

  • ۰
  • ۰

تلگرام...خاموش
اینستا...log out
بیان...فعال ولی نویسنده خسته اس :(
دیگه خسته شدم از این دنیای مجازی 
و این همه هیاهوی تو خالی
قراره فعالیتم زمان بندی بشه
میخوام بیشتر وقتمو بزارم رو داستان و درسم
و اینکه هستم ولی خستم :(
+رفقای بیانی هفته دیگه دو تا امتحان بزرگ دارم لطفا برام دعا کنید
#من_هنوز_استرس_دارم

 

  • ۹۷/۰۶/۰۵
  • Mitra .mhd

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی