خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

خاطرات زندگی یک نویسنده

🍃 نه تو می مانی،
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...🍃

  • ۰
  • ۰

کشور آرزو شده

شهریور دختری موطلایی 

که دست هایش بوی گندم می دهد 

و چشم های قهوه ای اش

سرشار از مهربانی ست

نگاهش پر از نجابت آفتاب است 

تابستان بی شهریور

مثل سفره هفت سین بی ماهی است

مثل چهارشنبه سوری بدون آتش 

مثل من

بی تو ...



برگرفته شده از vlgsky.blog.ir کارگروه ادبی وکیل الشعرای شیرین سخن

 

+شهریور به معنای کشور آرزو شده است.



 

  • ۹۷/۰۶/۰۲
  • Mitra .mhd

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی